به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تجارت فردا، ایران در سال 1979، اقتصادی بزرگتر از کره جنوبی و ترکیه داشته و بیش از پنج برابر بزرگتر از مای بوده اما اکنون اقتصادی یکچهارم کره جنوبی، کمی بیش از نصف ترکیه و اندکی بزرگتر از مای دارد. امروزه قدرتهایی که ما خواهان زندگی مشابه با مردم آنها هستیم بعضاً مانند ژاپن 10 برابر بزرگتر از ما هستند و عمدتاً درآمد سرانه بالای 20 هزار دلار دارند. ما باید این نکته را قبول کنیم که اقتصاد ایران، امروز کوچکتر از رقبای خود شده است.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تجارت فردا، ایران در سال 1979، اقتصادی بزرگتر از کره جنوبی و ترکیه داشته و بیش از پنج برابر بزرگتر از مای بوده اما اکنون اقتصادی یکچهارم کره جنوبی، کمی بیش از نصف ترکیه و اندکی بزرگتر از مای دارد. امروزه قدرتهایی که ما خواهان زندگی مشابه با مردم آنها هستیم بعضاً مانند ژاپن 10 برابر بزرگتر از ما هستند و عمدتاً درآمد سرانه بالای 20 هزار دلار دارند. ما باید این نکته را قبول کنیم که اقتصاد ایران، امروز کوچکتر از رقبای خود شده است.
ژاپن در شرایطی جایگاه خود را به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی و نیز سرگذشت ی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع بسیار محدودی دارد و اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ ی نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. پس از شکست در این جنگ، ژاپن با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. کمبود مواد غذایی، تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد کفاف سیر کردن شکمشان را نمی داد، شکل گیری بازار سیاه تنها بخشی از مشکلات این کشور بود.این مسائل به علاوه ضرورت بازسازی کشور ناشی از خرابی های جنگ که منجر به ویرانی 25 درصد از دارایی های غیرنظامی و نابودی 41.5 درصد از ثروت ملی این کشور شده بود و نیز مسئولیت پرداخت غرامت به متفقین باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شده بود؛ اما مردم و دولت ژاپن با رویکردی منطقی که لااقل در بخش تقویت تولید ملی شباهت زیادی به برنامه های اقتصادی مقاومتی دارد و با همکاری یکدیگر ژاپن فقیر و ویران را به یکی از قدرت های اقتصادی و تولیدی جهان تبدیل کردند. با همکاری دولت، مردم و صنعت و نیز با توسعه فناوری های پیشرفته، ژاپن به یکی از پیشگامان عمده در صنعت و فناوری دنیا تبدیل شد.
فرهنگ تولیدی قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفت انگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در این دهه ها مردم ژاپن نه تنها برای سود تولید می کردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند می دانستند. ژاپنی ها همچنین برای ارتقای بهره وری و کارآیی خود تلاش می کردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارت ها و روش های مناسب تر برای کار و تولید می پرداختند. درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تاثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد به صورت درونزا و با انگیزه های شخصی صورت می گرفت. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
ت های اقتصادی تولیدمحور دولت
اما بهترین مکمل برای فرهنگ اقتصادی قوی مردم ژاپن ت های دولتی این کشور طی دهه های پیشرفت بوده، ت هایی که منجر به ارتقای دانش و فناوری و در نهایت رشد بالای تولید ملی در این کشور می شده است.
فرهنگ تولیدی قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفت انگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در این دهه ها مردم ژاپن نه تنها برای سود تولید می کردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند می دانستند. ژاپنی ها همچنین برای ارتقای بهره وری و کارآیی خود تلاش می کردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارت ها و روش های مناسب تر برای کار و تولید می پرداختند. درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تاثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد به صورت درونزا و با انگیزه های شخصی صورت می گرفت. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از کلیدهای پیشرفت اقتصادی ژاپن طی دهه های پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزه مصرف عبارت بود از: قناعت و اعتدال در مصرف و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی.
مردم ژاپن طی این سال ها به قناعت مشهور بوده اند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل می کرده اند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجمل گرایی های زائد است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تامین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.
همچنین تاکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل طی دهه های اولیه پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب می شود. این زمینه فرهنگی باعث شد دولت ت کاهش واردات از کشورهای دیگر را به منظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند، تی که گاهی چنان افراطی محسوب می شد که با عنوان ت انزواطلبی از آن یاد شده است. تامین بازار داخل بر تولیدات و محصولات ژاپنی نقطه اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب می شود.
شرکت های ژاپنی رقیب شرکت های آمریکایی
ژاپن پس از استقلال توانست به سرعت خود را به یک ابر قدرت اقتصادی بدل کند، در سال ۱۹۸۰ بیش از۸۰درصد از رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود که قسمت اعظمی از آن به آمریکا صورت میگرفت. در داخل خاک آمریکا، شرکتهای ژاپنی به سرعت از رقیبان آمریکایی خود پیشی گرفته بودند. بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا، به ایجاد منازعات و فشارهایی از طرف آمریکا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای آمریکا دولت ژاپن را واداشت تا مردم را به طرف کالای آمریکایی تشویق کند و ارزش دلار را در برابر ین کاهش دهد، تا کالاهای آمریکایی ارزانتر تمام شوند؛ اما ژاپنیها با زیرکی تمام از ارزان شدن کالاهای آمریکایی استفاده کرده و برخی مستغلات استراتژیک آمریکا را خریداری کردند!
در کنار ت تجاری همسو با تقویت تولید ملی، ت مالی و بانکی این کشور نیز موجب فراهم شدن منابع مالی و سرمایه ای کافی برای تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکه بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و پس انداز مردم ژاپن، با جمع آوری سرمایه های خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب می شد.
ادامه مطلب
استیو هانکه اقتصاددان برجسته دانشگاه جانز هاپکینز، در مقاله بررسی اقتصاد ایران خود که در نشریه فوربس» به چاپ رسیده، ۱۱ توصیه برای دستیابی به نظام اقتصاد آزاد و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی ارائه کرده است.
استیو هانکه، اقتصاددان برجسته دانشگاه جانز هاپکینز، یکی از اثرگذارترین شخصیتهای جهان به انتخاب مجلهWord trode» و مشاور اقتصادی روسایجمهور در ۵کشوربلغارستان، اندونزی، قزاقزستان،ونزوئلا و صربستان، در مقالهای به بررسی مشکلات اقتصاد ایران و ارائه راهکارهایی برای پیشرفت و توسعه اقتصادی کشور پرداخته است. براساس این مقاله که در پایگاه دادههای نشریه فوربس» به چاپ رسیده است، ایران و اقتصاد این کشور تقریبا در رتبهبندی تمامی شاخصهای بینالمللی اقتصاد کلان در ردههای انتهایی قرار دارد.
البته این وضعیت با وجود عملکرد ضعیف اقتصاد ایران تعجببرانگیز نیست. بسیاری-چه در داخل و چه خارج از ایران-تحریمهای بینالمللی را ریشه اصلی ناملایمتهای اقتصاد ایران میدانند. این اقتصاددان آمریکایی اما معتقد است تحریمها تنها سهمی اندک از مشکلات اقتصادی ایران دارند. گرچه تحریمها موجب تلخی و اختلال در اقتصاد ایران شدهاند اما اثرگذاری آنها بر اقتصاد ایران فراتر از واقعیت مورد اهمیت قرار گرفته است. در مقالهای که سال ۲۰۰۰ میلادی با عنوان تراژدی قدرت ت عظیم» به چاپ رسید، نشان داده شد که تحریمها و بمباران یک کشور به ندرت نتایج مطلوب مدنظر را به همراه دارند.
اثرگذاری ناچیز تحریمها بر اقتصاد ایران درحالی است که این تحریمها حتی نتوانستهاند جمهوری اسلامی را مجاب به پیروی از خواستههای قدرتهای غربی کنند. بنا به تحلیل این اقتصاددان آمریکایی، تحریمها تنها نقشی کمککننده در روند نامطلوب اقتصاد ایران داشتهاند.
در این رابطه استیو هانکه در مقاله بررسی اقتصاد ایران خود که در نشریه فوربس» به چاپ رسیده، ۱۱ توصیه برای دستیابی به نظام اقتصاد آزاد و قرار گرفتن در مسیر پیشرفت و توسعه اقتصادی ارائه کرده است.
معیارهایی که درباره ایجاد حقوق دارایی خصوصی باید مدنظر قرار گیرند عبارتند از: جامعیت (فراگیری)، انحصار و قابلیت انتقال. جامعیت» تضمینکننده تمامی منابعی است که در مالکیت یک شخص یا نهاد خصوصی قرار دارد. انحصار» بیانگر آن است که افراد در استفاده از داراییهای خود تا زمانی که به فرد دیگری ضرر نرساند اولویت دارند و قابلیت انتقال» تضمینکننده این است که اشخاص آزادانه میتوانند حق مالکیت خود را انتقال دهند.
به منظور ایجاد نظامی که به موجب آن مخارج دولت نظارت میشود و اتلاف، فساد و اختلاس کاهش مییابد، دولتها باید حسابهای ملی شامل ترامه داراییها و تعهدات و همچنین گزارش هزینهها و درآمدهای سالانه دولت را منتشر کنند. گزارشهای مالی دولت باید مطابق با استانداردهای بینالمللی و تحت نظارت یک نهاد مستقل باشد.
یک راهکار شدنی برای نظارت بر اهداف و مقیاس دولت این است: مقید کردن تصمیمات مالی مهم دولت نظیر مالیاتستانی، ساختار هزینهها و انتشار اوراق قرضه به رای اکثریت مطلق».
برای حرکت به سوی توسعه اقتصادی، نرخهای تورم باید در مقادیر اندک و قابل پیشبینی نگه داشته شوند. در بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه بهترین راه ممکن برای رسیدن به اهداف تورمی، کمرنگ کردن نقش بانکهای مرکزی و جایگزینی هیات پولی به جای آنها است. هیات پولی نهاد مستقلی برای هدایت تهای پولی کشور است، هیاتی که از تهای پولی تبعیضی اجتناب میکند و پول ملی را بر مبنای ثبات و قابل تبدیل بودن منتشر میکند.
تهای تجارت آزاد کارآیی تخصیص منابع را بهبود میبخشند و محرکی برای رشد اقتصادی هستند. این واقعیت بهویژه در اقتصادهای کوچک -جایی که رقابت واقعی تنها با حضور آزادانه رقبای خارجی معنا مییابد -مشهودتر است.
ادامه مطلب
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از تجارت فردا، ایران در سال 1979، اقتصادی بزرگتر از کره جنوبی و ترکیه داشته و بیش از پنج برابر بزرگتر از مای بوده اما اکنون اقتصادی یکچهارم کره جنوبی، کمی بیش از نصف ترکیه و اندکی بزرگتر از مای دارد. امروزه قدرتهایی که ما خواهان زندگی مشابه با مردم آنها هستیم بعضاً مانند ژاپن 10 برابر بزرگتر از ما هستند و عمدتاً درآمد سرانه بالای 20 هزار دلار دارند. ما باید این نکته را قبول کنیم که اقتصاد ایران، امروز کوچکتر از رقبای خود شده است.
چهار دهه قبل تعداد کشورهای ثروتمند دنیا بسیار اندک و محدود به چند کشور اروپای غربی، آمریکای شمالی و ژاپن میشد. سایر کشورها، متوسط یا عقبمانده بودند. آن زمان درآمد سرانه ایران بین نصف تا یکسوم این کشورها بود. البته باید اذعان کرد، بخش بزرگی از تولید ناخالص ملی ایران تحت تاثیر تولید 5 /5 میلیون بشکه نفت و صادرات تقریباً 90 درصد این میزان بود. ارتباط خوب ایران با جهان غرب از یکسو و برنامهریزیهای مناسب سالهای 1340 تا 1352 سبب شد تا تولید ناخالص ملی ایران رشدی پنجبرابری را تجربه کند و مبدل به قدرت بزرگ غرب آسیا شود. البته این روند بعدها به دلیل اشتباهات شاه منجر به رکود و تورم وحشتناک سالهای 54 تا 56 و سرانجام انقلاب شد. اما به هر تقدیر دردهه 50، فاصله درآمدی ایران با چشم آبیها» کم بود و به همین دلیل خودروهای در حال تردد در شهرهای ایران مدلهای خوب اروپایی و آمریکایی بودند.
این روند بعدها به آنجا رسید که ایرانیان مالک خودروهای کرهای و بعد از آن چینی و داخلیهای با فناوری 30 سال قبل شدند.
مقایسه تولید سرانه ایران با کشورهای مختلف نشان میدهد که سریعترین شکاف را ایران با همسایگان جنوبی و ترکیه داشته است. البته توسعه معجزهآسای شرق آسیا را نیز نباید فراموش کرد. مردم دوچرخهسوار چین در 1980، اکنون بزرگترین خریداران و تولیدکنندگان خودرو جهان هستند. سنگاپور، مای، تایوان، اندونزی، ویتنام و تایلند نیز سرعت رشدی کمتر از کره جنوبی و چین نداشتهاند. آمریکای جنوبی که زمانی محل تجمع فقیرترین و فاسدترین دولتهای جهان بود اکنون با اقتصادهای شکوفایی نظیر آرژانتین، برزیل، شیلی و مکزیک روبهرو هستند. اقتصاد مکزیک امروز بیش از دو برابر ایران و برزیل چهار برابر ایران است. درآمد سرانه ایران در سال 1979 از هر دو این کشورها بالاتر بود اما اکنون تقریباً 50 درصد هر کدام از این کشورهاست.
فاصله درآمد سرانه ایران با کشورهای اروپای غربی نیز در این چهار دهه تغییر قابل ملاحظهای داشته است. درحالیکه در سال 1358 درآمد سرانه ایرانیان تقریباً نصف مردم ایتالیا و انگلیس و یکچهارم فرانسه و آلمان بود اکنون معادل یکدهم انگلیس، یکهفتم ایتالیا و یکهشتم فرانسه است.
ژاپن در شرایطی جایگاه خود
را به عنوان یکی از قدرت های اقتصادی جهان تثبیت کرده است که به لحاظ منابع طبیعی
و نیز سرگذشت ی شرایط بسیار نامطلوبی دارد. به لحاظ طبیعی این کشور منابع
بسیار محدودی دارد و اکثر جزایر و خاک آن کوهستانی و آتشفشانی است. به لحاظ ی
نیز شکست در جنگ دوم جهانی وضعیت اسفباری را برای این کشور رقم زد. پس از شکست در
این جنگ، ژاپن با داشتن ۱۳ میلیون نفر بیکار، شرایط بسیار سخت اقتصادی را تجربه کرد. کمبود مواد
غذایی، تورم بسیار شدید تا حدی که حقوق افراد کفاف سیر کردن شکمشان را نمی داد،
شکل گیری بازار سیاه تنها بخشی از مشکلات این کشور بود.این مسائل به علاوه ضرورت
بازسازی کشور ناشی از خرابی های جنگ که منجر به ویرانی 25 درصد از دارایی های
غیرنظامی و نابودی 41.5 درصد از ثروت ملی این کشور شده بود و نیز مسئولیت پرداخت
غرامت به متفقین باعث بروز فشار بیشتری بر این مردم و دولت ژاپن شده بود؛ اما مردم
و دولت ژاپن با رویکردی منطقی که لااقل در بخش تقویت تولید ملی شباهت زیادی به
برنامه های اقتصادی مقاومتی دارد و با همکاری یکدیگر ژاپن فقیر و ویران را به یکی
از قدرت های اقتصادی و تولیدی جهان تبدیل کردند. با همکاری دولت، مردم و صنعت و
نیز با توسعه فناوری های پیشرفته، ژاپن به یکی از پیشگامان عمده در صنعت و فناوری
دنیا تبدیل شد.
فرهنگ تولیدی قوی
یکی از عوامل پیشرفت شگفت انگیز تولید ملی اقتصاد ژاپن فرهنگ بالای تولید در مردم این کشور است. در این دهه ها مردم ژاپن نه تنها برای سود تولید می کردند، بلکه تولید و کار را امری مقدس و ارزشمند می دانستند. ژاپنی ها همچنین برای ارتقای بهره وری و کارآیی خود تلاش می کردند. آنها با کنجکاوی به پیگیری مهارت ها و روش های مناسب تر برای کار و تولید می پرداختند. درواقع انگیزه نیروی کار ژاپنی برای بهبود کارآیی خود، فراتر از آنکه تحت تاثیر نظام انگیزشی اقتصادی باشد به صورت درونزا و با انگیزه های شخصی صورت می گرفت. ارزش قائل شدن برای کار و تولید، تلاش مضاعف و نیز تلاش برای ارتقاء دانش و مهارت سه ویژگی مهم نیروی کار ژاپنی هستند.
فرهنگ مصرف صحیح
در کنار فرهنگ تولیدی بالا، الگو و فرهنگ مصرف صحیح نیز از کلیدهای پیشرفت اقتصادی ژاپن طی دهه های پس از جنگ دوم جهانی بوده است. دو ویژگی مهم مردم ژاپن در حوزه مصرف عبارت بود از: قناعت و اعتدال در مصرف و تاکید بر مصرف کالاهای وطنی.
مردم ژاپن طی این سال ها به قناعت مشهور بوده اند و مصرف خود را متناسب با شرایط اقتصاد ملی تنظیم و کنترل می کرده اند. همین قناعت که معنای دیگر آن خودداری از اسراف و تجمل گرایی های زائد است باعث انباشت سرمایه بیشتر و در نتیجه تامین منابع مالی برای تقویت تولید ملی در این کشور شده است.
همچنین تاکید مردم ژاپن بر مصرف کالاهای ساخت داخل طی دهه های اولیه پس از جنگ با هدف تقویت صنایع داخلی موضوعی مهم در پیشرفت اقتصادی این کشور محسوب می شود. این زمینه فرهنگی باعث شد دولت ت کاهش واردات از کشورهای دیگر را به منظور تقویت صنایع داخلی در ژاپن با موفقیت اجرا کند، تی که گاهی چنان افراطی محسوب می شد که با عنوان ت انزواطلبی از آن یاد شده است. تامین بازار داخل بر تولیدات و محصولات ژاپنی نقطه اتکایی مهم برای تقویت تولید ملی در ژاپن محسوب می شود.
شرکت های ژاپنی رقیب شرکت های آمریکایی
ژاپن پس از استقلال
توانست به سرعت خود را به یک ابر قدرت اقتصادی بدل کند، در سال ۱۹۸۰
بیش از۸۰درصد
از رشد ژاپن ناشی از رشد صادرات بود که قسمت اعظمی از آن به آمریکا صورت میگرفت.
در داخل خاک آمریکا، شرکتهای ژاپنی به سرعت از رقیبان آمریکایی خود پیشی گرفته
بودند. بالاخره گسترش مازاد تجاری ژاپن در مقابل آمریکا، به ایجاد منازعات و
فشارهایی از طرف آمریکا برای محدودیت صادرات منجر شد. فشارهای آمریکا دولت ژاپن را
واداشت تا مردم را به طرف کالای آمریکایی تشویق کند و ارزش دلار را در برابر ین
کاهش دهد، تا کالاهای آمریکایی ارزانتر تمام شوند؛ اما ژاپنیها با زیرکی تمام از
ارزان شدن کالاهای آمریکایی استفاده کرده و برخی مستغلات استراتژیک آمریکا را
خریداری کردند!
در کنار ت تجاری همسو با تقویت تولید ملی، ت
مالی و بانکی این کشور نیز موجب فراهم شدن منابع مالی و سرمایه ای کافی برای
تولیدکنندگان ژاپنی شد. شبکه بانکی ژاپن همگام با روحیه و فرهنگ اعتدال در مصرف و
پس انداز مردم ژاپن، با جمع آوری سرمایه های خرد و تخصیص تسهیلات به تولیدکنندگان
موتور محرک صنعت و فناوری این کشور محسوب می شد.
در برهه حساس کنونی یک ت کلی مبتنی بر محور مقاومت آمیخته با آموزه های قرآن درمانی در قالب شعاری با عنوان اقتصاد مقاومتی تجلی کرد ، اما برخی از صاحب نظران با وارد کردن شبهاتی این گوهر ناب را با مفهوم ریاضت اقتصادی غربی مترادف خواندند، لذا بر خود لازم دانستم که با اعتصام به آیات الهی تفاوت اقتصاد مقاومتی با ریاضت اقتصادی بر عموم ملموس تر گردد و در ادامه به راه کارهای عملی اقتصاد مقاومتی و تولید ملی با استناد به سخنان محققان اشاره خواهد شد.
ابزار های اقتصادی دولت ها
در طول تاریخ، ملّت ها تلاش چندانی برای تأثیرگذاردن بر کارکرد اقتصادی خود نداشته اند؛ امّا با بسط اقتصاد کلان جدید، دانش چگونگی تأثیر ت های دولت بر اقتصاد پیشرفت کرده است.بدین سان اکنون شناخت بهتری نسبت به ابزارهای ت اقتصادی وجود دارد.در میان هدف های عمده، اشتغال کامل، ثبات قیمت ها، توزیع مجدد درآمدها، رشد و ثبات بین المللی (موازنه پرداخت ها) به درجات گوناگونی به وسیله بیش تر دولت های جدید و پیشرفته دنبال شده اند.
هر دولتی برای دستیابی به اهداف اقتصاد کلان خود، انواع ابزارها و ت ها را به کار می گیرد که مهم ترین آنها عبارتند از:
1.ت مالی؛ شامل مخارج دولت و مالیات بندی است.مخارج دولت نسبت میان مصرف عمومی و مصرف خصوصی را کاهش می دهد؛ ولی ممکن است بر سرمایه گذاری و تولید بالقوه نیز تأثیر گذارد.ت مالی، دست کم در کوتاه مدت بر مخارج کل و از این رو بر تولید ناخالص ملّی و تورم تأثیر می گذارد. همچنین از ت مالی می توان برای توزیع مناسب درآمد، استفاده کرد.
2.ت پولی؛ بانک مرکزی به منظور تنظیم حجم پول (عرضه پول)، تِ پولی در پیش می گیرد.تغییرات عرضه پول موجب بالا یا پایین رفتن نرخ بهره (سود) شده، بر سرمایه گذاری، تولید ناخالص ملّی (واقعی و بالقوه) مؤثر خواهد بود.بانک مرکزی از طریق به کارگیری عملیات بازار باز (خرید و فروش اوراق)، تغییر نرخ تنزیل، تغییر نرخ ذخایر قانونی و همچنین از طریق تعیین اعتبارات (به طور مستقیم) مبادرت به ت پولی می کند .
3.ت های درآمدی؛ ابزارهای مستقیم دولت برای تأثیرگذاری بر روند دستمزدها و قیمت ها به منظور تعدیل تورم است.البته این ت ها معمولاً با فشار بر دستمزدهای واقعی، موجب تغییر توزیع درآمد نیز می شوند.در کشورهای ثروتمند، پنج ت عمده درآمدی تجربه شده است.یک نوع از آن بر رهنمودهای ناصحانه متکی است که تا حدودی کارفرمایان و کارکنان را تشویق می نماید تا نسبت به افزایش کم تری در دستمزدها و حقوق به توافق برسند.انواع دیگر شامل تثبیت دستمزدها، قراردادن یک حدّ قانونی برای افزایش دستمزدها و شاخص بندی دستمزدها است.
4.ت اقتصادی خارجی؛ در واقع همان به کارگیری ت های مالی و پولی در رابطه با صادرات و واردات است.طبیعی است که با توجه به اطلاعات ناکافی و مسائل اقتصادی خاص صدر اسلام، ت های اقتصادی علوی در یک مفهوم تقریبی و به معنای عام تری بررسی می شود.
ماهیت دولت و ت های اقتصادی صدر اسلام
دولت، تجلى برتر وحدت ى مردم یک جامعه است. اساس این وحدت، عاطفه (جغرافیا، نژاد، خون، زبان و تاریخ) یا فکر (الهى یا الحادى و .) است.(1) ما آنچه که هر جامعهاى را وا مىدارد تا دولت تشکیل دهد، انگیزه اجتماعى زیستن انسانها است. تنظیم روابط متقابل انسانها، اجراى مقررات و ضمانت اجرایى، مستم وجود دستگاه قدرتمندى است. از این رو امام على علیه السلام در پاسخ به شعار لا حکم الالله از سوى خوارج چنین پاسخ مىدهند: مردم، به زمامدار نیازمندند، خواه نیکوکار باشد یا بدکار؛ تا مؤمنان در سایه حکومتش به کار خویش مشغول و کافران هم بهرهمند شوند و مردم در دوران حکومت او زندگى را طى کنند و به وسیله او اموال بیتالمال جمعآورى گردد و به کمک او با دشمنان مبارزه شود. نیکوکاران در رفاه و مردم از دست بدکاران در امان باشند. (2)ایجاد امنیت، نظمآفرینى و پاسدارى از حقوق مردم و جلوگیرى از تعدى، شأن هر حکومتى است . برخى از سخن علی (علیه السلام) چنین فهمیده اند که تنها عامل تعیین کننده قوه اجرایى، توانمندى در تدبیر امور کشور، حفظ امنیت و حراست از مرزها است(3) یعنى حکومتها وظیفهاى جز رسیدگى به حاجات اولیه مردم ندارند، خواه حکومت دینى و خواه حکومت غیردینى.(4)
مهمترین ابزار کمى در دولت علوى، تهاى مالى است. تهاى پولى تنها منحصر به حفظ ارزش پول بوده است. قبل از هر چیز، دولت به نظارت بر کیفیت و عیار سکههاى دینار و درهم مىپرداخت تا قدرت خرید را حفظ کند. اعراب به علت فقر اقتصادى، قادر به ضرب سکه نبودند؛ از این رو در داد و ستدها از سکههاى رایج در کشورهاى همسایه ـ مثل ایران، روم، یمن ـ استفاده مىکردند .(5) این سکهها بر اثر تجارت اعراب با همسایگان وارد جزیرةالعرب مىشد و چون حجم تقاضاى پول در جزیره نسبت به تقاضاى کل ایران و روم ناچیز بود، تقاضاى منطقهاى جزیره تأثیرى بر تقاضا یا عرضه پول در ایران و روم نداشت بدین روى ارزش پول براى اقتصاد جزیرةالعرب به طور برونزا تعیین مىشد. (6) بر این اساس تنها اقدام لازم براى حفظ ارزش پول در منطقه، مراقبت بر عیار سکههاى وارد شده بود که از سوى دولت صورت مىگرفت.
ادامه مطلب
درباره این سایت